سوگ سیاوش: در مرگ و رستاخیز
نویسنده:
شاهرخ مسکوب
امتیاز دهید
کتاب مشتمل بر سه فصل می باشد: غروب، شب و طلوع. حکایت مرگ سیاوش و برآمدن پسرش کیخسرو و برقراری نیکی در ایران. با توضیحاتی از داستان شاهنامه و نیز روایتهای دینی - تاریخی مرتبط در ایران باستان. خوانشی امروزیست از مرگ سیاوش. نکات خردمندانه ای از شاهنامه رو گوشزد میکند و در عین حال متوجه است که دارد با عینک امروز به شاهنامه نگاه میکند.
قطعه ای از کتاب:
"از همان نخستین نیمه دوره ساسانی مردم به آیینهای مانوی، بودائی و مسیحی روی آوردند. عقاید زروانی و مزدکی و فلسفه نوافلاطونی گسترش یافت و راسخ شد. ادیان و عقاید تازه همه مگر مزدکی، درون گرای و نااجتماعی بودند و رهایی را در کنارهکردن از جماعت و زندگی دنیایی و پرداختن به روح و تزکیه نفس میدانستند. اجتماع سختاندیشی که راههای آزادی ذهنی و عملی را بسته بود، تاختگاه اندیشههای تازهای شد که وجدان ضد اجتماعی شهروندان را آرامش میبخشید و رفتار آنان را در برابر نظام اجتماعی آزاد میگذاشت. اگر برای زرتشتی مومن روی گرداندن از نظام سیاسی و اجتماعی کشور ناهموار مینمود برای مردی به آیینی دیگر این نظام نه تنها جنبه الهی و ماوراء بشری نداشت بلکه پدیدهای نامقدس و شاید پلید بود که زوال آن طلیعه نجات بود.
بیشتر
قطعه ای از کتاب:
"از همان نخستین نیمه دوره ساسانی مردم به آیینهای مانوی، بودائی و مسیحی روی آوردند. عقاید زروانی و مزدکی و فلسفه نوافلاطونی گسترش یافت و راسخ شد. ادیان و عقاید تازه همه مگر مزدکی، درون گرای و نااجتماعی بودند و رهایی را در کنارهکردن از جماعت و زندگی دنیایی و پرداختن به روح و تزکیه نفس میدانستند. اجتماع سختاندیشی که راههای آزادی ذهنی و عملی را بسته بود، تاختگاه اندیشههای تازهای شد که وجدان ضد اجتماعی شهروندان را آرامش میبخشید و رفتار آنان را در برابر نظام اجتماعی آزاد میگذاشت. اگر برای زرتشتی مومن روی گرداندن از نظام سیاسی و اجتماعی کشور ناهموار مینمود برای مردی به آیینی دیگر این نظام نه تنها جنبه الهی و ماوراء بشری نداشت بلکه پدیدهای نامقدس و شاید پلید بود که زوال آن طلیعه نجات بود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سوگ سیاوش: در مرگ و رستاخیز